جدول جو
جدول جو

معنی کپری وند - جستجوی لغت در جدول جو

کپری وند
ور آمدن شالی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پری بند
تصویر پری بند
کسی که برای تسخیر جن و پری افسون بخواند، پری افسا، پری افسای، پری خوٰان، پریسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پای وند
تصویر پای وند
پابند، ریسمانی که با آن پای حیوان یا اسیر یا مجرم را ببندند، پاوند، پای بند، چدار
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. جلگه و سردسیر است. 220 تن سکنه دارد. ساکنین از طایفۀ جوادی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
شخصی که تسخیر جن کرده باشد. افسونگر. جن گیر. پری خوان. پری سای. پری افسای. افسونگر:
پری بندان و زرّاقان نشسته
ز بهر ویس یکسر دلشکسته.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین).
چون پریداران درخت گل همی لرزد ز باد
چون پری بندان بر او بلبل همی افسون کند.
قطران
لغت نامه دهخدا
آنکه تسخیر جن کند افسونگر جن گیر پری خوان پریسای پری افسا پری افسای، جمع پری بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پری بند
تصویر پری بند
((~. بَ))
مانند پری، افسونگر، جن گیر، پری سای، پری خوان، پری افسا
فرهنگ فارسی معین